ویلیام موریس  William Morris    در مارس 1834 میلادی در الم هاوس Elm House از  Waltmastow  در خانواده ای ثروتمند  بدنیا آمد او آنقدر در رفاه بود که اگر شامش را مطابق میلش طبخ نمیکردند بشقابش را از پنجره به بیرون پرت میکرد . ویلیام در سن چهارسالگی شروع به خواندن رمانهای سر والتراسکات  به نام ویورلی  Waverly کرد و در سن نه سالگی آن را به پایان رسانید . وی در کودکی بسیار منزوی بود و دلبستگیش تنها جنگل و باغ و پرنده و گل و گیاه بودند .

ویلیام موریس در سن چهارده سالگی پدرش را از دست داد و در همان سال نیز وارد کالج مارلبورو  Marlborough  شد . بعد از آشوبی که در سال 1851 در مارلبورو رخ داد ویلیام آنجا را ترک کرد و تحصیلاتش را در خانه ادامه داد .

موریس که در سر اندیشه کشیش شدن داشت وارد کالج اکستر  Exter  در آکسفرد  Oxford شد و در آنجا با ادوارد برن جونز  Edward Burne Jones آشنا شد . ادوارد جونز یکی از نقاشان  مکتب ماقبل رافائل  pre - Raphaelite  بود . و تا پایان عمر دوست صمیمی ویلیام باقی ماند .

موریس در آکسفورد به یک محفل شاعرانه قرون وسطایی که شدیدأ تحت تأثیر اشعار آلفرد لرد تنیسون قرار داشتند پیوست . در طول آن سالها ویلیام دلباخته هنرهای قرون وسطایی   Medieval Arts  ، عقاید شوالیه گری  و معماری شد و در آن زمان بود که شروع به نوشتن اشعاری کرد که الهام گرفته از آثار لرد تنیسون Lord Tennyson , کیتس Keats و براونینگ Browning  و مهمتر از همه  چاسر Chaucer بود .

در سال 1855 ویلیام و برن Burne  آکسفورد و تحصیلات کشیشی را به خاطر علاقه به نقاشی رها کردند . در سال 1858 موریس اشعار بلندش  به نام دفاع از گائنه ویر  Defence Of Guenevere  را به تشویق چارلز الجرنون سوئین برن  Charles Algernon Swinburne منتشر کرد .

در سال 1857 ، موریس با دانته گابریل روستی Dante Gabriel Rosseti

 و برن جونز  Burne Jones  نقاشیهای آبرنگ آکسفورد را که تخریب شده بود مرمت و باز سازی کردند و در انجا با جین بردن  Jane Burden که یکی از مدلهای روستی  Rosseti  بود آشنا شد و در سال 1859 با او ازدواج کرد . در سال 1860 با همکاری فیلیپ وب Philip Webb   خانه اش به نام رد هاوس  Red House  را طراحی کرد و به کمک تعدادی چند از دوستان و آشنایان اثاثیه و تزئینات خانه را مطابق مدل قرون وسطایی ساخت با پنجره های منقوش شیشه ای و دیوار نماهای نقاشی شده و پرده های نقش دار بافته شده - بعد از اتمام رد هاوس  Red House  به همره دوستانش یک شرکت تأسیس کردند .

موریس در سال 1861   اشعار بلندش به نام بهشت زمینی  The Earthly Paradise  را به چاپ رساند و در سال 1862  تآثیر گذارترین کاغذ دیواری ها را برای شرکت طراحی کرد .

ویلیام موریس شعر زندگی و مرگ جیسون  The Life and Death of Jason را در سال 1867 منتشر کرد شعری که احساس انزوا و تنهائیش را منعکس میکرد  و چهار بخش از اشعار بهشت زمینی The Earthly Paradise را در فواصل بین سالهای 1870- 1868 میلادی به چاپ رساند .  در سال 1868 موریس به کمک اریکر ماگناسن  Eirikir Magnusson به مطالعه زبان ایسلندی پرداخت  و در سال بعد اولین ترجمه از زبان ایسلندی و نیز  داستان گراتیر نیرومند

The Story of Grettir The Strong  را انتشار دادند . و در سال 1871 اولین سفرش را به ایسلند انجام داد و در همین سال شعر عشق کافیست  Love Is Enough را به چاپ رساند .

از آثار موریس میتوان به عناوین زیر اشاره کرد :

آرزوها و وحشتهای هنر  (1882)  Hopes and Fears of Art

هنر و جامعه گرائی (1884) Art and Socialism

 مجموعه سخنرانیها بنام نشانههای  تغییر (1888) Signs Of Change

جنگلی ماورای جهان (1894)   The Wood beyond The World

ویلیام موریس که به سبب کار زیاد از پا در آمده بود در سوم اکتبر 1894 میلادی در کلم اسکات هاوس  Kelmscott  House  در گذشت و دو شعر او بنام :

رودهای جزایر شگفت انگیز  The waters of The Wonderous Isles

و سیلاب ساندرینگThe Sundering Flood 

  پس از مرگش منتشر شدند .

 http://netvajeh.blogfa.com




Love Is Enough  

                      

                    
                     

عشق کافیست

عشق کافیست هر چند دنیا  غروبی بیش نباشد

و جنگلها صدایی جز صدای شکایت نداشته باشند

هر چند آسمانها آنقدر تاریک گردند که

در زیر سقف کم نورشان                                      

دیدن زیبایی شکفتن  مینا و نرگس 

برای چشمان کم سو                                         

 مقدور نباشد                                                      

هر چند تپه ها نگهبان  سایه ها گردند

و دریاها یک تاریکی غریب

و آن روز بر چهره تمامی کردارهای غفلت شده نقاب کشد

با این وجود ، دستهایشان نخواهد لرزید                                                    

و پاهایشان مردد نخواهد شد

و پوچی بیزارشان نخواهد کرد                                                    

و ترس دگرگونشان نخواهد ساخت

این لبها و این چشمهای عاشقان و معشوقان را .

ترجمه از: پروانه حجت انصاری

منابع: google.com

     wikipedia.com

    wikimedia.org

      poemhunter.com

          poetryarchieve.com